جشن و‌ آیین نوروز آیین و جشنی است چند‌سویه و چندرویه که هزاره‌های تاریخ و فرهنگ ایران، هریک، به‌گونه‌ای نمود و بازتابی در آن یافته‌اند. ازهمین‌روی، این جشن باستانی را، از نگاهی فراخ، می‌توان گوهره و افشره‌ی فرهنگ و شهر‌آیینی ایرانی، در این‌ هزاره‌ها، دانست. از دیگرسوی، این جشن گرامی گرانمایه، در درازنای روزگاران، آن‌چنان پای‌بر‌جای مانده است و ایرانیان آن را با شور و شکوهی بسیار و بی‌مانند برگزارده‌اند که توانسته است کارکردی بنیادین و نهادین و نمادین، در چیستی ایرانی، بیابد و تا مرزِ بِاَرزِ برترین و بآیین‌ترین نمونه و نشانه‌ی فرهنگ ایران و سَخته‌ترین و سُتوارترین سنجه‌ی این فرهنگ، فرابرود. بر این پایه، می‌توانیم، با دل‌آسودگی و باورمندی، بر آن باشیم که در هرجای جهان، جشن و آیین نوروز نشان و نمودی دارد، فرهنگ ایرانی تا بدان‌جای راه برده است و آن بخش از جهان یکی از بوم‌هایی است پرشمار که جغرافیای جهانشاهانه (مربوط به جهانشاهی و امپراطوری) فرهنگی ایران را پدید می‌آورند. این جهانشاهی فرهنگی قلمروی است دورمرز و پهناور و نیک‌دامن‌گستر که هم کشورهایی را در بر می‌گیرد که روزگاری بخشی از فرمانروایی ایران بوده‌اند هم کشورهایی را که در پهنه‌ی تاریخ هرگز جایی، در جغرافیای فرمانرانانه‌ی ایرانی، نداشته‌اند. در گذار دیرپای و شگفتی‌افزای هزاره‌های ایران، چندین جشن‌ و آیین با یکدیگر درآمیخته‌اند و سرانجام، نوروز، از این آمیزش، به‌گونه‌ای که ما ایرانیان امروز آن را برمی‌گزاریم و گرامی‌ می‌داریم، سر برآورده است. هرکدام از این جشن‌ها، برآمدجای و خاستگاهی جداگانه می‌تواند داشت و وابسته به یکی از گونه‌ها و گروه‌های جشن‌شناختی ایرانی می‌تواند بود. من، در پی، برترین و گوهرین‌ترین این جشن‌ها را سخت کوتاه برمی‌رسم: ١- جشن افسانه رنگ و اسطوره‌ای: نوروز جشنی است که از رخدادی شگفت در اسطوره‌های ایرانی برآمده است و مایه گرفته. از این رخداد، چونان بنیاد جشن نوروز در شاهنامه سخن رفته است: برنشستن کاوس، پادشاه کیانی، بر تختی که مرغان ژنده و تهم و نیرومند آن را درمی‌کشیده‌‌اند و گشت و گذار او در پهنه‌های آسمان و بازگشت وی به زمین و پیدایی جشن نوروز به خجستگی این رویداد بزرگ و بشکوه و بی‌مانند. ٢- جشن آیینی و باورشناختی: یکی دیگر از جشن‌هایی باستانی که در آیین و جشن نوروز کارساز افتاده است و پاره‌ای از هنجارها و ویژگی‌هایش را بدان داده است، جشن بزرگداشت فَروَهَرها یا جشن فروردینگان است که در روزهای فرجامین سال کهن و روزهای آغازین سال نو برگزارده می‌آمده است. نیاکان ما بر آن بوده‌اند که در این روزها، فروهرهای درگذشتگان از مینو و جهان نهان، به گیتی می‌آیند و به دیدار خویشان و دلبندان و وابستگانشان. از‌این‌روی، ایرانیان سراهایشان را پاک و تابناک می‌روفته‌اند و از گردوخاک می‌زدوده‌اند؛ نیز جامه‌ی نو بر تن می‌کرده‌اند و آماده و آراسته، پذیرای این مهمانان مهینه‌ی‌ شگرف می‌شده‌اند. نیز، افزون بر آنچه نوشته آمد، به شیوه‌ای شگفتی‌انگیز، خوانی دیگرسان، به پاسِ این دیداریانِ نیک‌هوشیار و بیدار، بر بام خانه‌ها، می‌گسترده‌اند؛ زیرا بلندترین جای و نزدیک‌ترین به آسمان، در هر خانه، بام آن است. بر این خوان، خوراک‌هایی نهاده می‌شده است، تیزْبوی؛ خوارک‌هایی که بویی بسیار خوش و دلجوی از آنها برمی‌خاسته است و فراخا (فضا) را درمی‌آکنده است. باور بر این است که فروهرها که نیک‌نغز و نابند و پیراسته از درشتی‌ها و تیرگی‌های خاک، تنها از بوی خوش خوراک‌ها بهره مي‌توانند برد: از نغزترين آنْسري‌ترين بخش در آنها؛ بخشي كه ما، خاكيانِ تاريِ تَمْناك (بسيار تيره) نيز، آن را تنها با نغزترين توانش حسّي خويش كه پويایي است، ‌درمي‌توانيم يافت. در جشن و آيين نوروز، هنوز، روفتن سرای‌ها و جامه‌ي نو دربركردن روايي دارد و انجام مي‌گيرد. ٣- جشن اخترشناسي و گاهشمارانه: يكي از نيرومندترين و کارسازترين خاستگاه‌ها و انگيزه‌ها، در برگزاري آيين و جشن نوروز، پديده‌اي كيهاني و آسماني است كه آن را ترازمندي بهاري (اعتدال ربيعي) مي‌ناميم. در نخستين روز از نوروز كه هم‌زمان است با آغاز بهار، با درآمدن خورشيد در باره‌ي بره (برج حمل)، روز با شب همساز و همتراز مي‌شود و بدين‌سان، بشگون‌ترين و همايون‌ترين رخداد اخترانه و گاهشمارانه روي مي‌دهد: از آن پس، روز و روشنايي و گرما كه پديده‌هايي‌اند خجسته و اهورايي، درمي‌افزايند و شب و تيرگي و سرما كه پديده‌هايي‌اند گُجسته (منحوس) و اهريمني، فرومي‌كاهند. ما، ايرانيان، با برگزاردن جشن نوروز و با گرامي‌داشتن فرازآمدن بهار، اين رخداد بِهين‌‌بنياد را ارج مي‌نهيم و بزرگ مي‌داريم. دامان سخن را همچنان، در اين زمينه درمي‌توانم گسترد؛ ليك پسنده آن است كه بدانچه نوشته آمد، بسنده كنم. فرجامي فرخ بر اين جستار، همانا فرّخباد نوروز پيروز و بهار دل‌افروز و سال ١٣٩٧ بر يكايك ايرانيان است، به‌ويژه بر خوانندگان خرّمخوي و بهارآيين روزنامه «شرق».